ملالی جویا، ۸ جنوری ۲۰۰۹
به همین وسیله آنچه را برای من خوانده بودید به شما مسترد میکنم
دو سال پیش گلزمان هنرمند معروف برای من آهنگی اجرا کرد که من نیز چون دفاع ازخود به هر وسیلهی شرافتمندانه را در قدم اول ابراز نفرت از جنایتکاران میانگارم، از آن استقبال کردم. طبعاً اگر همان موقع پی میبردم که وی از آنانی است که از خواندن برای دشمنان پلید مردم هم روگردان نیست، تحفهاش را ارزانی خودش میداشتم.
ولی اینک با تعجب و تاسف بسیار از طریق ایمیلها و تلفن های متعدد مطلع میشوم که او پارچهی دیگری عرضه کرده است مملو از ستایش از رشید دوستم! من از ذکر نامم توسط آقای گلزمان در کنار نام یک خاین ددمنش معذبم و آن را به شدت نفرین و محکوم مینمایم. این کار آگاهانه یا ناآگاهانه توهین سختی بر من و مهمتر از آن اصول مبارزاتی من است. فرضا گلزمان مثل تعدادی دیگر هنرمندان ما از ماهیت سردارهی بدنام گلیم جمع ها هیچ چیزی نمیدانست، آیا تجاوز اخیر او و سگ کثیفش لطیف پدرام به خانهی حریفش اکبربای، قتل عام هزاران تن از طالبان تسلیم شده و دفن آنان در دشت لیلی و تلاش برای از بین بردن رد پایش در آنجا که خبرش در عالم پیچید، و فراردادنش توسط اربابان ترکیاش، هم چشم وجدان آقای گلزمان را باز نکرد و تکان نداد؟
متاسفانه خیر! گویی وجدان او کور مادرزاد است ورنه مستانه ترنم نمی کرد:
دا جنرال دوستم دی دا لوی قهرمان دی
رهبر دی ده جنبش سخی ځوان دی
سمبول د امن سولی آزادی دموکراسی دی
غمخور ده ټول ملت دی
بدینترتیب آقای گلزمان با چنین وقیحانه “فرشته خواندن دژخیم” داغ سیاه درشتی بر پشانیاش نشانده است.
کاش وی به نحوی تغییر عقیده میداد که هرقدر مایل بود در هجو من می سرایید اما با بوسیدن پای یک جلاد، بر زخمهای مردم ما نمک نمیپاشید.
هنرمندان ما باید بکوشند با قراردادان هنر در خدمت مردم ستمکش شان و اجتناب از ریختن گوهر آن در پای خوکان بنیادگرا حرمتی جاویدان کسب کنند. آواز خواندن برای جنایتکاران خاین چه مرده چه زنده، نام و شخصیت مستعدترین هنرمندان را هم لکهدار و خوار نموده و به زمین میزند.
برای من تمامی آن هنرمندانی ارجمند و در خور حمایت و تجلیل اند که ولو با من کاملا همنوا نباشند لیکن دارای آنقدر غرور و وجدان و پرنسیپ باشند که هنرنمایی در مجالسی با شرکت سیاف، محقق، ربانی، قانونی، خلیلی وغیره، و سفیران، والیان، وزرا و سایر “مقامات مسئول” نامحترم خونآلود فاسد را ننگ بدانند.
آقای گلزمان، حال که شما مقابل یک خاین و جانی سر میسایید، دیگر با من که متعهد به مبارزهای آشتی ناپذیرعلیه او و امثالش هستم، ممکن نیست علایقی سراغ شود. به همین وسیله آنچه را برای من خوانده بودید به شما مسترد میکنم.