فدراسيون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا، ليدن، ٢٢ می ٢٠٠٧
جويا نخستين قربانی دسيسه چينيهای حلقه های معلوم الحال درداخل وخارج “پارلمان” نيست.
خبرتعليق عضويت ملالی جويا، بانوی با شهامت و مبارز نستوه راه ديموکراسی وعدالت باعث تأثر و خشم مؤکلين اش وميليونها انسان آزاده درسراسرجهان گرديد. هرگاه اتهام واردشده به جويا را با عملکرد همکارانش با وی طی دوره عضويتاش درولسی جرگه مقايسه کنيم، متوجه اين واقعيت تلخ ميشويم که برخورد رئيس ولسی جرگه نسبت به جويا برمبنای پاليسی يک بام و دوهوا استوار بوده و ايشان سليقۀ سياسی خود را بررعايت اصل بيطرفی وظيفوی ترجيح ميدهند.
درصورتيکه اهانت توسط يک عضو ولسی جرگه به عضو ديگرآن نقض قوانين داخلی پارلمان بوده و جزای تعليق را بدنبال دارد، پس بايد عضويت تمام وکلای که درجريان کار روزمره از تأسيس ولسی جرگه تا اکنون به خانم جويا فحش گفته يا با انداختن چپلک و بوتل آب بالای وی کرامت انسانیاش را پامال کرده اند نيزبه حالت تعليق درآورده شود. قسمتی ازين بیحرمتيها نيزتوسط تلويزيون ها ثبت گرديده و مطبوعات کتبی افغانستان مملو ازاخبار اهانت و زورگويی يک تيپ معين از وکلا به اين زن با وقار و آهنين است. شايد رئيس ولسی جرگه بدين خاطرازقانون شکنی آنها چشم پوشی کرده باشد که ايشان به اشرافيت جهادی (رهبران عمومی ومحلی تنظيمها) متعلق هستند. غافل از آنکه قانون اساسی افغانستان برای تمام اتباع اين کشور حقوق مساوی قايل است و هيچگونه اشرافيت را برسميت نميشناسد. هرگاه عضويت اهانت کننده گان به خانم جويا به حالت تعليق آورده نشود، ماهيت توطئه گرانه عمليۀ تعطيل عضويت جويا بوضاحت تثبيت ميگردد.
جويا نخستين قربانی دسيسه چينيهای حلقه های معلوم الحال درداخل وخارج “پارلمان” نيست و آخرين قربانی هم نخواهد بود. اين حلقه ها که هم ارگانهای مهم حکومت را در انحصار خود دارند، هم در پارلمان اکثريت دارند و درين اوآخر بخشی از آنها با تشکيل “جبهۀ ملی” خود را برای اشغال کامل قدرت آماده کرده اند، با شعار”هرآنکه ازمانيست وبما سرتسليم نميگذارد دشمن ماست” بصورت متداوم مصروف تصفيه حسابهای سياسی وقومی هستند.
اين حلقات بشکل مستقيم و يا از طريق تحت فشار قراردادن آقای کرزی شخصيتها و متخصصين زيادی را از پستهای دولتی کنارزده اند. هرگاه طرفداران دموکراسی در برابر تعطيل عضويت خانم جويا سکوت اختيار کنند، بزودی شاهد قربانيهای جديد آزادی بيان درولسی جرگه و چيده شدن شديدتر برگهای سالم از نهال لرزان و بنيادگرايی زدۀ ديموکراسی افغانستان خواهيم بود.