ملالی جویا٬ ۶ اکتبر ۲۰۱۵

خبر مرگ مشکوک شاهرخ زمانی، کارگر مبارز در زندان مخوف رژیم سفاک ایران قلب هزاران هزار انسان مدافع آزادی، برابری و عدالت را اندوهگین ساخت. من هم با نیروهای آزادیخواه و پیشرو ایران در سوگ از دست دادن این فرزند اصیل خلق خود را شریک دانسته و مرگ دردناک او را ضایعه بزرگی برای جنبش مترقی ایران می‌دانم.

رژیم ددمنش «ولایت فقیه» حتی از صلابت مبارزان فداکار و وطندوست در کشتارگاه های شان هراس داشته درصدد نابودی فزیکی آنان برآمده و به این شکل میکوشد جلو آگاهی و مبارزه حق‌طلبانه مردم را بگیرند اما فراموش میکنند که با پرپر شدن هر فرد آگاه و جان‌گذشته جامعه، مبارزان دیگری زاده می‌شوند و پرچم مبارزه سرخ‌تر می‌گردد.

شاهرخ عزیز طی نامه‌ای از زندان به دخترش نوشته بود:

آگاهی و اندیشیدن تنها چیز خطرناکی برای حاکمان و سرمایه‌داری است چرا که هر انسان را بسوی مبارزه با ظلم و ستم میکشاند. بلی به همین دلیل است که جنایتکاران چون نابودی خود را در بیداری و و حدت زحمتکشان می‌بینند دست به هرنوع جنایت و بی‌رحمی علیه عناصر آگاه و انقلابی می‌زنند.

شاهرخ مثل تعدادی از روشنفکران اخته افغان در برابر دردهای ملتش بی‌تفاوت نبود، او به مثابه یک فرد آگاه و باوجدان تا سرحد نثار جانش برای بهروزی مردمش رزمید. او در نامه یادشده به دخترش نوشته بود:

چگونه می‌توانم به سرنوشت صدها هزار کودکان کار و خیابان و ده‌ها هزار دختران و آواره خیابان‌ها در کنار ثروت‌های هزار میلیاردی طفیلی‌های انگل با ماشین‌های چند میلیاردی شان بی‌تفاوت باشم؟

با شاهرخ بزرگ کاملا موافقم که «عاقبت ستمگران و ظالمین زباله‌دان تاریخ است.» پس بر هر فرد روشنفکر، آگاه و وطندوست است تا دست بدست هم داده در راه آزادی، عدالت اجتماعی و دموکراسی واقعی تا آخرین رمق حیات سعی و پیکار نماید تا روز خجسته فروریزی کاخ ستمگران حاکم را کوتاهتر سازد. جز مبارزه و قبول ریسک برای ایده‌آلهای انسانی، هیچ راه دیگری برای رهایی از ستم و استبداد و وحشت وجود ندارد.

برماست که از انسانهای بزرگ و شرافتمندی چون شاهرخ زمانی آموخته آنان را در زندگی خویش الگو قرار دهیم.